معنی wysiadywać
wysiadywać
تخم گذاری کردن، دریچه
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wysiadywać
wysiadać
wysiadać
پیاده شُدَن، پایین
دیکشنری لهستانی به فارسی