معنی wyrzucać wyrzucać رها کردن، استعفا دهد، پراندن، تابش می کند، کنار گذاشتن، حذف کردن، اخراج کردن، درخوٰاست، دور انداختن، رد شد، دفع کردن دیکشنری لهستانی به فارسی