معنی wyobcowanie
wyobcowanie
بیگانگی، غریبه
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wyobcowanie
wyobcowany
wyobcowany
بیگانِه، بیگانِه کَردَن، بیگانِه وار، بیمِه
دیکشنری لهستانی به فارسی