معنی wykopać
- wykopać
- حفّاری کردن، متّه
واژههای مرتبط با wykopać
wykonać
- wykonać
- اِجرا کَردَن، اِجرا کُنَند
odkopać
- odkopać
- اَز خاک دَرآوَردَن، اَز دَست دادَن
wycofać
- wycofać
- پَس گِرفتَن، شَریر
wywołać
- wywołać
- آغاز کَردَن، اَز سَرگیری
kopać
- kopać
- کَندَن، پارِه کَردَن، تونِل زَدَن، تیرَاَندازی، حَفر کَردَن، حَفر چالِه، پایین زَدَن، خالِصانِه، غار رَفتَن، شَربَتی
wykop
- wykop
- حَفّاری، مَتِّه