معنی wykonalność wykonalność قابلیّت اجرا، احترام، امکان پذیری، امکان سنجی، انرژی، قابلیّت استخراج، قابل استفاده مجدّد، قابلیّت نمایش، قابلیّت نگهداری، کارایی، مبتکرانه دیکشنری لهستانی به فارسی