ترجمه wygodnie به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wygodnie
łagodnie
- łagodnie
- خُوش خَو، با مِهربانی، با مُلایِمَت، بِه طُورِ مُلایِم، ساکِت، قابِلِ تَوَجُّه، مُلایِم، مُلایِمَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
zgodnie
- zgodnie
- با سازِگاری، خِجالَت زَدِه، طبقاً، طوفانی، مُطابِق، بِه طُورِ هَماهَنگ، هَماهَنگ شُدِه اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی