معنی wycierać
- wycierać
- پاک کردن، پاک نشدنی
واژههای مرتبط با wycierać
wypierać
- wypierać
- جایگُزین کَردَن، جابِجا کَردَن
wyciekać
- wyciekać
- نَشت کَردَن، بیرون ریختَن
wywierać
- wywierać
- اِعمال کَردَن، شورِش
wybierać
- wybierać
- اِنتِخاب کَردَن، بَرایِ اِنتِخاب، رَأی دَهَندِه
wspierać
- wspierać
- پَروَرِش دادَن، بالا بُردَن، حِمایَت کَردَن، پُشتیبانی می کُنَد، حِمایَت مالی، حامی، پُشتیبانی کَردَن، قابِلیَّتِ پُشتیبانی
pocierać
- pocierać
- سَر بِه سینِه زَدَن، اِشارِه کَرد، مالِش دادَن، مالِک
wyczerpać
- wyczerpać
- تُهی کَردَن، تِجاری گَرایی
wyciągać
- wyciągać
- کِشیدِه شُدَن، اِعتِراف کُنَندِه
wybielać
- wybielać
- سِفید کَردَن، سِفید، سِفید کُنَندِه