معنی wychować
wychować
پرورش دادن، آموزش دهد
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wychować
wachlować
wachlować
دَم زدن، دَم کَردَن نوشیدَنی
دیکشنری لهستانی به فارسی
zachować
zachować
حِفظ کَردَن، پُشتیبانی می کُنَد، نِگَه دارید
دیکشنری لهستانی به فارسی
wychowywać
wychowywać
پَروَرِش دادَن، خَراب شُدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
cechować
cechować
ویژِگی داشتَن، اِختِصاص دَهَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
wycofać
wycofać
پَس گِرفتَن، شَریر
دیکشنری لهستانی به فارسی
chować
chować
دَفن کَردَن، دَقیق
دیکشنری لهستانی به فارسی