معنی wtórny
wtórny
ثانویّه، جانورشناس
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wtórny
wierny
wierny
وَفادار
دیکشنری لهستانی به فارسی
który
który
کُدام، کُد نِویسی
دیکشنری لهستانی به فارسی
górny
górny
بالا، حَمل و نَقل
دیکشنری لهستانی به فارسی