معنی wrogo
wrogo
به طور خصمانه، خطرناک
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wrogo
wrogi
wrogi
خَصمانِه، جَنگ طَلَبانِه، دُشمَنانِه، خُصومَت، دُشمَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
drogo
drogo
بِه طُورِ گِران، گِرانبَها
دیکشنری لهستانی به فارسی