جدول جو
جدول جو

معنی wrażliwy

wrażliwy
آسیب پذیر، با حسّاسیّت، حسّاس، تحریک پذیر، حسّاسیّت، دلتنگ، حسرت خانه، پاسخگو، مسئولیت
دیکشنری لهستانی به فارسی