معنی wojskowy
wojskowy
نظامی، تاکتیکی، سربازانه، ناظر
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wojskowy
wojskowo
wojskowo
بِه طُورِ نِظَامی، نِظَامی گَرایانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
woskowy
woskowy
مومی، مومیایی کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی