معنی wiszący
wiszący
آویزان، افتادگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wiszący
wiążący
wiążący
اِلزامی، وَاجِب
دیکشنری لهستانی به فارسی
wiodący
wiodący
پیشرو، پیشگام باشید، رَهبَر
دیکشنری لهستانی به فارسی
wiedzący
wiedzący
فَهمیده، دَرک
دیکشنری لهستانی به فارسی
dyszący
dyszący
نَفَس زَنان، تَناقُضات
دیکشنری لهستانی به فارسی
duszący
duszący
خَفِه کُنَندِه، هَوانَوَرد
دیکشنری لهستانی به فارسی
kuszący
kuszący
فَراخوانی، شُکوه، وَسوَسِه اَنگیز، فَریبَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
wrzący
wrzący
جوشان، دَر حالِ جوشیدَن، سَرپیچ کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی