ترجمه winnie به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با winnie
pilnie
- pilnie
- با پُشتکار، بِه طُورِ مُداوِم، با کوشِش، با اِکراه، بِه طُورِ فُوری، بیش اَز حَد، بِه طُورِ جِدّی، جَذّاب، با تَلاش و کوشِش، دَر تَمَرکُز، بِه طُورِ ضَروری، ضَعیف، فُوری، فُوریَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی