معنی wina
wina
گناهکاری، تقصیر، قابل ملامت بودن، قابل مجازات، گنبدی
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wina
hina
hina
رَذیل، نِفرَت اَنگیز، حَقیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kina
kina
عُمق، عَمیق، جُزئی، دَقیق
دیکشنری سواحیلی به فارسی
jina
jina
نام گُذاری، نام
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wima
wima
عَمودًا، عَمودی، عَمودِیَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
aina
aina
نَوع دادَن، نُوع
دیکشنری سواحیلی به فارسی