معنی wiercić
wiercić
حفر کردن، حفّاری، حفّاری کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wiercić
wierzyć
wierzyć
باوَر کَردَن، باوَر نَکَردَنی
دیکشنری لهستانی به فارسی
wiernie
wiernie
با وَفاداری، بِه زیبایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
wielbić
wielbić
پَرَستِش کَردَن، اَرجمَند
دیکشنری لهستانی به فارسی
świecić
świecić
دِرَخشِش داشتَن، سوسو زَدَن، دِرَخشیدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی