معنی walczyć walczyć جستجو کردن، به دنبال، جنگیدن، پاسخ دهید، نبرد کردن، جنگنده، کشتی گرفتن، کفرآمیز، مبارزه کردن، مبارزه، دست و پنجه نرم کردن دیکشنری لهستانی به فارسی