wrażliwie wrażliwie آسیب پَذیرانِه، حَسّاسِیَّت بِه خَطا، حَسّاسانِه، حَسّاسیَّت زُدایی دیکشنری لهستانی به فارسی
zjadliwie zjadliwie بِه طُورِ زَهرآگین، گِریم کَردَن، بِه شِدَّت اِنتِقاد آمیز، وَحشیانِه دیکشنری لهستانی به فارسی