معنی uznanie
- uznanie
- قدردانی، سپاسگزاری، شناخت، تحسین
واژههای مرتبط با uznanie
unanime
- unanime
- اِتِّفاق نَظَر، بِه اِتِّفاق آرا
doznanie
- doznanie
- اِحساس
unanime
- unanime
- اِتِّفاق نَظَر، بِه اِتِّفاق آرا
poznanie
- poznanie
- شِناخت، تَشخیص دَهَد
unaniem
- unaniem
- اِتِّفاق نَظَر، بِه اِتِّفاق آرا، بِه طُورِ یِکسان
uznany
- uznany
- اِظهاری، اِعتِبار، پَذیرُفتِه شُدِه، بِه تَصوِیب رِسید، تَحسین شُدِه، تَحسین شُدِه اَست، شِناختِه شُدِه، مَعرِفَت شِناس
zdanie
- zdanie
- جُملِه، قَطع کَردَن