معنی uwięziony
uwięziony
گرفتار، خانم، محبوس، رها کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
⚡ جستجوی واژه " uwięziony " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...