معنی uradowany
uradowany
شاد، خوشحال
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با uradowany
uratowany
uratowany
نِجات یافتِه، نِژادپَرَست، ناخالِصی
دیکشنری لهستانی به فارسی