ترجمه upalny به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با upalny
uparty
- uparty
- اِرادی، اِرائِه، مُصِرّ، اِصرار دارَد، نَظَر مِحوَر، پاتُولُوژیست، سَرسَخت، ثابِت قَدَم، لَجباز، لَجوج، سَرسَختانِه، بِه طُورِ مُقاوِم، مُقاوِم، مُقاوِمَت، بِه طُورِ سَرسَخت، نافَرمانی
دیکشنری لهستانی به فارسی