معنی umocnić
umocnić
تحکیم کردن، دژنراتیو
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با umocnić
uwolnić
uwolnić
آزاد کَردَن، آزادانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
umacniać
umacniać
تَقوِیت کَردَن، تَقوِیت کُنَد، مُحکَم کَردَن، فِشُردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی