معنی uczony
uczony
عالم، کامل، دانشمند
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با uczony
uczono
uczono
دانِشمَندانِه، عِلمی
دیکشنری لهستانی به فارسی
umęczony
umęczony
آزُردِه، عَذاب
دیکشنری لهستانی به فارسی
kuszony
kuszony
وَسوَسِه شُدِه، وَسوَسِه کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی