معنی tęsknić tęsknić آرزو کردن، جاه طلب، گرفتار شدن، گیج کردن آرِزو کَردَن، جاه طَلَب، گِرِفتار شُدَن، گیج کَردَن دیکشنری لهستانی به فارسی