معنی szykownie
szykownie
شیک، ظریف
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با szykownie
ryzykownie
ryzykownie
بِه طُورِ پُرخَطَر، حَریصانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
zyskownie
zyskownie
بِه طُورِ سودآوَر، مُناسِب
دیکشنری لهستانی به فارسی
szanownie
szanownie
بِه طُورِ مُحتَرَم، قابِلِ اِعتِماد
دیکشنری لهستانی به فارسی