uszkodzić uszkodzić خَراب کَردَن، تَحرِیف کَردَن، آسیب رِساندَن، شُما را دَر مُوقِعِیَت بَدی قَرار دَهَد دیکشنری لهستانی به فارسی
szkolić szkolić آموزِش دادَن، آموزِش دیدِه اَست، کارآموزی کَردَن، کارآموزی اَنجام دَهید دیکشنری لهستانی به فارسی
szydzić szydzić مَسخَرِه کَردَن، بِه طَرزِ مَسخَرِه ای، تَمَسخُر، تَمَسخُر کَردَن دیکشنری لهستانی به فارسی