معنی szkicować
szkicować
طرح زدن، شماتیک
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با szkicować
szkicowość
szkicowość
ناواضِحی، ناوبَر
دیکشنری لهستانی به فارسی
szkicowo
szkicowo
بِه طُورِ مُبهَم، مُتَرادِف
دیکشنری لهستانی به فارسی
szacować
szacować
تَخمِین زَدَن، تَخمیر، تَقریبی کَردَن، تَقسیم
دیکشنری لهستانی به فارسی