معنی systematyczny
systematyczny
سیستماتیک، نظام مند کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با systematyczny
systematycznie
systematycznie
بِه طُورِ سیستِمی، بِه صورَتِ شَبانی
دیکشنری لهستانی به فارسی