معنی surowość surowość شدّت، خشونت، خامی، خانه داری، ریاضت، ریاضیات، سخت گیری، سختگیر دیکشنری لهستانی به فارسی
surowo surowo با جِدِّیَّت یا رَسمی، چاپلوسانِه، بِه شِدَّت، دَردناک، با شِدَّت، سوزانَندِه دیکشنری لهستانی به فارسی