معنی styczna
styczna
مماس، ممنوع کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با styczna
styczny
styczny
حاشیِه ای، بِه حاشیُه راندَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
etyczny
etyczny
اَخلاقی
دیکشنری لهستانی به فارسی
stycznie
stycznie
بِه طُورِ غِیرِمُستَقیم، بیش اَز حَد
دیکشنری لهستانی به فارسی