معنی stopniowy
stopniowy
تدریجی، درس های خصوصی
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با stopniowy
stopniowo
stopniowo
بِه طُورِ تَدریجی، بِه تَدریج، تَأسُف بار
دیکشنری لهستانی به فارسی
stopiony
stopiony
آب شُدِه، آب میوِه را اِستِخراج کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی