ترجمه stanowczość به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با stanowczość
stanowczo
- stanowczo
- بِه طُورِ قَهری، بِه زور، با قاطِعیَّت، با اِغماض، بِه طُورِ ثابِت، ثانَوِیَّه، با اِستِحکام، عَصَبی، با اِطمینان، قابِلِ اِعتِماد، بِه طُورِ قاطِع، قانِع کُنَندِه، مُحکَم، با اِرادِه، مُصِرّانِه، مُصاحِبِه
دیکشنری لهستانی به فارسی