معنی spiskowy
spiskowy
توطئه آمیز، طرح
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با spiskowy
spiskowo
spiskowo
بِه طُورِ تَوطِئَه آمیز، بِه صورَتِ تَهَاجُمی
دیکشنری لهستانی به فارسی
spiskować
spiskować
تَوطِئَه چینی کَردَن، تَولِید
دیکشنری لهستانی به فارسی
opisowy
opisowy
تَوصِیفی، بِه صورَتِ تَوصِیفی
دیکشنری لهستانی به فارسی