معنی śpiący
śpiący
خواب آلود، خوٰاب آلودگی، خوٰابیدن، خوابیده، میل
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با śpiący
śpiąco
śpiąco
بِه طُورِ خواب آلود، خوٰاب آلود
دیکشنری لهستانی به فارسی
lśniący
lśniący
دِرَخشان، بَرّاق، بِه طُورِ شَفّاف، چِشمَک زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
kapiący
kapiący
چِکَندِه، چِکِّه کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
Spicy
Spicy
تُند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
piąty
piąty
بِه طُورِ پَنجُم، بِه طُورِ مُتِوالی، پَنجُم، خَراش
دیکشنری لهستانی به فارسی
spicy
spicy
تُند
دیکشنری سواحیلی به فارسی