معنی solidnie
solidnie
به طور محکم، به طور خلاصه، محکم، با صدای بلند
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با solidnie
solidaire
solidaire
حامی، مُتَّحِد شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
solidale
solidale
حامی، حِمایَت کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
solidny
solidny
مُقاوِم، سَرسَخت، مُحکَم، قَوی، قابِلِ اِعتِماد
دیکشنری لهستانی به فارسی
solide
solide
مُحکَم، جامِد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
solide
solide
مُحکَم، جامِد
دیکشنری آلمانی به فارسی
solide
solide
مُحکَم، جامِد
دیکشنری هلندی به فارسی