معنی śmiertelnie
śmiertelnie
به طور کشنده، کشنده، کشتن، کفرآمیز
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با śmiertelnie
śmiertelny
śmiertelny
فانی، پایان پَذیری، کُشَندِه، فاجِعِه بار
دیکشنری لهستانی به فارسی