معنی słodko
słodko
دلپذیر، رضایت بخش، به طور شیرین، شیشه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با słodko
słodki
słodki
شیرین، بِه طَرزِ عَجیبی، دِلپَذیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
gładko
gładko
بِه طُورِ صِیقَلی، اِنصافاً، بِه آرامی، ضَربِه زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
słowo
słowo
کَلَمِه، شارلاتان
دیکشنری لهستانی به فارسی