ترجمه sławnie به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با sławnie
głównie
- głównie
- بِه طُورِ عُمده، اَساساً، اُصولاً، اُفُقی، بِه طُورِ غالِب، تَصَادُفاً، عمدتاً، تَغذیِه، بیشتَرِ اُوقات، زِندِه ماندَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
jawnie
- jawnie
- آشِکارا، بِه شیوِه ای آشِکار، بِه طُورِ آشِکار، بِه وُضوح، بِه طُورِ آشِکارا، بِه طُورِ واضِح
دیکشنری لهستانی به فارسی