معنی skruszony
skruszony
پشیمان، پشیمان شدن، توبه کننده، با پشیمانی، غمگین
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با skruszony
poruszony
poruszony
مُتِأَثِّر، غَمگین
دیکشنری لهستانی به فارسی
kuszony
kuszony
وَسوَسِه شُدِه، وَسوَسِه کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی