ترجمه skromnie به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با skromnie
ogromnie
- ogromnie
- بِه طُورِ عَظیم، بِه طُورِ اَنبوه، بِسیار، خِیلی، غول پِیکَر، بِه طُورِ فُوق العادِه، فُوقِ بَشَری، فُوق العادِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
skromny
- skromny
- مُتِواضِع، بَعدی، مَتین، جَذّابِیَت، خُودکَم بین، خُودکار کَردَن، اَندَک، رَها کَردَن، کَم اَهَمّیَت، ضَعیف اِرادِه، فُروتَن
دیکشنری لهستانی به فارسی