معنی ścierny
ścierny
ساینده، مبهم
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با ścierny
świetny
świetny
جالِب
دیکشنری لهستانی به فارسی
wierny
wierny
وَفادار
دیکشنری لهستانی به فارسی
ciemny
ciemny
تاریک، غَمگین، کامِلاً تاریک، کامِلاً رِسیدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی