معنی rozwaga rozwaga تفکّر، تأمّل کند، احتیاط، مراقبت، عقلانیّت تَفَکُّر، تَأَمُّل کُنَد، اِحتیاط، مُراقِبَت، عَقلانیَّت دیکشنری لهستانی به فارسی