معنی rozbity
rozbity
شکسته، شکست بخورد
شِکَستِه، شِکَست بُخُورَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
⚡ جستجوی واژه " rozbity " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...