معنی przystojnie
przystojnie
به طور زیبا، زیبا
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با przystojnie
przystępnie
przystępnie
با هَزینِه قابِل قَبول، دِلسوزانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
przystojny
przystojny
خُوش چِهرِه، بِه آرامی، خُوش سیما، خُوشحال
دیکشنری لهستانی به فارسی