معنی przyprawiać
przyprawiać
چاشنی زدن، چاق، طعم دار کردن، کنایه آمیز
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با przyprawiać
przeprawiać
przeprawiać
قایِق رِساندَن، بادبان
دیکشنری لهستانی به فارسی