معنی przypisany
przypisany
قابل انتساب، عفونی، قابل تخصیص، قابل مشاهده است
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با przypisany
przypisanie
przypisanie
نِسبَت دادَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
przypisać
przypisać
ویژِگی دانِستَن، آرایِش، واگُذار کَردَن، نَمَایَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی