معنی przypiąć
przypiąć
سنبه کردن، سوء استفاده
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با przypiąć
przyciąć
przyciąć
بُرِش کَردَن، بَرَندِه شَوید، کوتاه کَردَن، کوتاه مُدَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
przypisać
przypisać
ویژِگی دانِستَن، آرایِش، واگُذار کَردَن، نَمَایَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
przypinać
przypinać
چَسباندَن، چَسب
دیکشنری لهستانی به فارسی
przybić
przybić
میخکوب کَردَن، میراث
دیکشنری لهستانی به فارسی