ترجمه przyjemnie به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
معنی przyjemnie
- przyjemnie
- به طور دلپذیر، به طرز دلخراش، به طور خوشایند، با خوشحالی، خوشایند، به طور لذّت بخش، غیر قابل درمان
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با przyjemnie
przyjaźnie
- przyjaźnie
- بِه طُورِ دوستانِه، بِه صورَتِ دوگانِه، با خُوش رویی، با خُوشحالی، با خُوش رَوانی، دوستی ها
دیکشنری لهستانی به فارسی
przyjemny
- przyjemny
- خُوشایَند، خَفیف، لِذَّت بَخش، خوب، مَطلوب، دَعوَت کُنَندِه، ظِرافَت، مِهربانی
دیکشنری لهستانی به فارسی