جدول جو
جدول جو

معنی przyjemnie

przyjemnie
به طور دلپذیر، به طرز دلخراش، به طور خوشایند، با خوشحالی، خوشایند، به طور لذّت بخش، غیر قابل درمان
دیکشنری لهستانی به فارسی

واژه‌های مرتبط با przyjemnie

przyjaźnie

przyjaźnie
بِه طُورِ دوستانِه، بِه صورَتِ دوگانِه، با خُوش رویی، با خُوشحالی، با خُوش رَوانی، دوستی ها
دیکشنری لهستانی به فارسی