معنی przeszywający
przeszywający
گوش آزار، برای گوش دادن، سوراخ کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با przeszywający
przeszywająco
przeszywająco
بِه طُورِ سوزناک، بِه صورَتِ سیستِماتیک
دیکشنری لهستانی به فارسی
przerywający
przerywający
جُملِه مُعتَرِضِه گُو، جُمهوری خوَاه
دیکشنری لهستانی به فارسی